دوست
شهید گمنام
میگن پســرا مـــادری اند…
نه.. نه..
شهـــدا مــادرے اند…
همزمان با ایامـ مادرانہ،
تشییع شُدید
بے نام و بے نشان، خالص ِخالص
شور محشر
شهدا
شهید
یا علی
یامهدی
ای فروغ دیده حق باوران
حضرت صاحب
عزیز فاطمه آقا بیا
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج
دعای امروز برای شما
دعاي امروز براي شما
خدایا
صمیمیتر از همیشه
دستانم را رو به اسمان بلند مي كنم
و در دل دعا می کنم
و از تو می خواهم که
آرامش،برکت،سلامتی
عشق و مهربانی را برای
دوستان و عزیزانم
مقدر فرمایی
شرم
اقسام حیا و پاكدامنی
پیامبر مهربانی (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
شرم ۵ نوع است
1-شرم در وقت گناه
2-شرم در هنگام كوتاهی
3-شرم در هنگام بخشش و جوانمردی
4-شرم در هنگام محبت و دوستی
5-شرم در مقام شكوه و بزرگی
و برای هر یك از اینها اهل و دارندهای هست
ضیافت نور، ص 86
هفت مصیبت شام از زبان امام سجاد
هفت مصیبت شام از زبان امام سجاد علیهالسلام
امام سجاد علیه السلام به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
۱- ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه ها احاطه کردند و بر ما حمله می کردند و کعب نیزه به ما می زدند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می زدند.
۲- سرهای شهدا را در میان هودج های زن های ما قرار دادند، سر پدرم و سر عمویم عباس را در برابر چشم عمّه هایم زینب و ام کلثوم(علیهماالسلام) نگه داشتند، و سر برادرم علی اکبر و پسرعمویم قاسم را در برابر چشم سکینه و فاطمه (خواهرانم) می آوردند و با سرها بازی می کردند، و گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم ستوران قرار می گرفت.
۳- زن های شامی از بالای بام ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه ام افتاد، چون دست هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم، عمامه ام سوخت، و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید.
۴- از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز، ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می گفتند: ای مردم بکشید این ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند.
۵- ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را از در خانه ی یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می گفتند: این ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را در خیبر و خندق و … کشتند و خانه های آن ها را ویران ساختند، امروز شما انتقام آن ها را از این ها بگیرید…
۶- ما را به بازار برده فروشان برده و خواستند بجای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
۷- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت، روزها را از گرما و شب ها از سرما آرامش نداشتیم…
برگرفته از سوگنامه آل محمد صلیاللهعلیهوآله