هدف زندگي ، بسيار مهم است.

هدف زندگي بايد آنقدر ارزشمند باشد كه بشود خود را فداي آن كرد و الا زندگي با اهدافي كم ارزش؛ ارزش ندارد. هدف زندگي مي تواند مهمتر از زندگي باشد و الا زندگي قابل تحمل نخواهد بود.

(استاد پناهيان)

به يكي تنه ميزني ميگي: ببخشيد!

قبول ميكنه.

به يكي تنه ميزني ميگي: ببخشيد!

ميگه: چيو؟!مگه اتفاقي افتاده؟!

مي گفت خدا اينجوري ميبخشه….

بنده اي به سبب برداشتن شاخه اي خار از سر راه مردم به بهشت مي رود.

پيامبر اكرم ص ، ميزان الحكمه حديث 12676

سياستمداران ايراني اين روزها سخت در كار گره زدن اوضاع سياسي كشور به مفاهيم و نمادهاي ديني و تاريخي هستند.

اين روش (سايه سنگين سياست بر سر تاريخ دين ) پيامدهاي وحشتناكي براي دين و كشور دارد كه گويا سياستمداران ما يا از آن بي خبرند ، يا ترجيح مي دهند كه غعلا به آن فكر نكنند.

شنيده ام كه فرانسويها عطرهايشان معروف است اما انگار نميدانستند كه اگر شيشه ي عطري بشكند بوي عطرش همه فضا را پر ميكند.

اينروزها كه موضوع يكسري تغييرات مشكوك و كاملا برنامه ريزي شده در كتب درسي دانش آموزان در راستاي اجراي سند  2030 مطرح است بگذاريد برايتان از “آنه فرانك"بگويم

آنه فرانك دختري يهودي بود كه 12ژوئن 1929 در فرانكفورت زاده شد و در جريان جنگ جهاني دوم به منظور فرار از تعقيب يهوديان به همراه خانواده اش به هلند رفت. او و خانواده اش ناچار بودندخود را از بيم پيگرد نازي ها در خانه اي در آمستردام پنهان كنند.

آنه در سال 1942 به مناسبت سيزدهمين سالروز تولدش،يك دفتر خاطرات هديه گرفت و در مخفيگاهي واقع در پشت يك خانه در آمستردام شروع به نوشتن تجربيات زنده وروزمره ي خود كرد.يادداشتهاي روزانه ي او تحت عنوان “خانه پشتي” پس از جنگ جهاني دوم توسط پدرش منتشر شد.

كتاب “خاطرات آنه فرانك” اكنون به 70 زبان ترجمه و منتشر شده و چندين فيلم در مورد زندگي وي ساخته شده است.

حالا مي خواهم بگويم از حسين چه خبر؟از آن جوان فهميده ايراني چه خبر؟

ترجمه زندگيش به چند زبان و ساخت چندين فيلم ،پيشكش مسئولان.

آيا در كتب درسي كه در داخل كشور تاليف وبه كودكان و نوجوانانمان آموزش داده ميشود به كفايت و كمال از حسين فهميده سخن گفته شده است كه حال او را از كتابهاي درسي هم حذف كرده ايد؟

اين همه كش و قوس و بالا و پايين كردن بيحاصل براي بازگرداندن حسين فهميده به كتب درسي و مقاومت براي حذف آن جمله معروف امام در خصوص اين نوجوان 13 ساله  براي چيست؟

حذف واقعيتهاي مربوط به واقعه طبس از تعليمات اجتماعي پايه نهم براي چيست؟

به ذائقه آمريكايي ها خوش نيامده و برجامتان را معطل حذف اسنادي كه دوست ندارن نسل امروز بدانند و بخوانند نگه داشته اند ؟

تغيير پوشش و لباس كبري در گذر زمان در درس تصميم كبري در راستاي اهداف انقلاب اسلامي است يا سند 2030 و پيش شرط هاي برجام سركاري؟

خلاصه اينكه امروز از آنه فرانك برايتان گفتم كه بگويم با اين بيخيالي و عافيت طلبي نخبگان فرهنگي و انقلابي و بي تفاوتي ما ملت و مخصوصا جماعت انقلابي اگر روزي بجاي كوكب خانم ،آنه فرانك در كتب درسي ما مظهر زن و دختر با تجربه در امور زندگي معرفي گرديد چندان تعجب نكنيد.

به مسئولين فعلي كه اميدي نيست ولي آقايون مثلا عدالتخواه و فقط عربده كش ،اگر هنوز يقه پناهيان در دستتان است رهايش كنيد تا براي حل اين مساله ذهن ها كمي آرام بگيرد،تا در اين اصلي و فرعي كردن ها ، با قرباني كردن موضوعات اصلي باز هم يك بازنده رسانه اي نباشيم.

هويت و ماهيت اسلامي ايراني جامعه ما به روش قورباغه پز در حال تغيير است …روزي به خودمان مي آييم كه ديگر دير است…

نويسنده: امير سجاد

 كتاب “واقعه كربلا"نوشته جناب “علي نظري منفرد"  از كتابهايي است كه در مورد ماجراي كربلا نوشته شده و نظريات متعدد و اختلافات را بدون آنكه گره و آشفتگي در مطالب ايجاد كند آورده است. ضمن آنكه خود جنابشان هم جزو خطباي تراز،دقيق و با دانش و تاريخ دان است كه انصافا همه خطابه هايش حرف تازه اي براي شنيدن دارد.

در اين كتاب به نقل از امام محمد باقر ع آورده است كه :در كوفه چهار مسجد به نامهاي مسجد اشعث و مسجد جرير و مسجد سماك و مسجد شبث بن ربعي براي اظهار سرور و شادماني از كشته شدن حسين بن علي ع بنا كردند.

در كتاب “التعجب” علامه كراچكي، نكته بسيار معني داري آمده است:

پس از حادثه كربلا،سواراني كه بر اجساد مطهر شهيدان عاشورا تاخته بودند ،نعل اسبهايشان را در شام مي فروختند و مردم به نشانه حمايت از حكومت يزيد و برائت از شهيدان عاشورا آن نعل ها را سر در خانه هايشان نصب مي كردند.

استقبال از نصب نعل اسب به حدي بود كه مقدار زيادي نعل هاي جعلي ، وارد بازار كرده بودند.

تو خود بخوان حديث مفصل از اين مجمل

ما بايستي مصرف كردن را مدبرانه و عاقلانه مديريت كنيم.مصرف نه فقط از نظر اسلام ،بلكه از نظر همه عقلاي عالم،چيزي است كه بايد تحت كنترل عقل قرار بگيرد.

با هوا و هوس با خواهش دل و آنچه نفس انسان از انسان مطالبه ميكند نميشود مصرف را مديريت كرد .

كار به جايي مي رسد كه منابع كشور هدر مي رود . شكاف بين فقرا و اغنيا زياد مي شود،عده اي در حسرت اوليات زندگي مي مانند و عده اي با ولخرجي و ولنگاري در مصرف ،منابع را هرز و هدر مي دهند.

(مقام معظم رهبري1387/12/30)

وسايل تجملات،وسايل آرايش،مبلمان خانه،تزئينات داخل خانه،اينها چيزهايي است كه ما براي آنها پول صرف مي كنيم.پولي كه ميتواند در توليد مصرف شود،سرمايه گذاري شود،كشور را پيش ببرد،به فقرا كمك كند،ثروت عمومي كشور را زياد كند ،اين را ماصرف مي كنيم به اين چيزهاي ناشي از هوس،چشم و هم چشمي،آبروداري هاي خيالي.

(مقام معظم رهبري،بيانات در اجتماع بزرگ زائران امام رضا (ع)  1388/1/1 )

 مرحوم حاج اسماعيل دولابي مي گفت:

خدا يك تار ،يك تور،و يك تير دارد.

با تار ،تير و تور خودش آدمها را مجذوب خودش مي كند.!

تار خدا، قرآن است ، نغمه هاي آسماني است. خيلي ها را از طريق قرآن جذب خودش مي كند.

خيلي ها را با تور خودش جذب مي كند. مثل مراسم اعتكاف و مراسم ماه رمضان و شب قدر.

تير خدا همان بارهاي مشكلات است،غالب آدمها را از اين طريق مجذوب خودش مي كند. اولياء خدا براي اين مشكلات لحظه شماري مي كردند.

شيخ بهايي مي گويد:

شد دلم آسوده چون تيرم زدي                                 اي سرت گردم چرا ديرم زدي

سعدي هم مي گويد:

بزن سيلي و رويم را قفا كن(پنبه را وقتي ميزنند باز و سفيد ميشود و ارزش پيدا مي كند)

اگر كسي به گرفتاري ها چنين نگاهي داشته باشد ديگر جاي نا اميدي برايش باقي نمي ماند،گرفتاريها بايد زمينه نشاط  و اميد ما را فراهم كند ولي چون ما با شيوه تربيتي خداوند آشنا نيستيم تا مصيبتي مي رسد ناراحت ميشويم.

اين شيوه خداست.