عريضه قجري
26 خرداد 1398
خاتون عصر جديد! امروز صبح چقدر به خود واقعيتان نياز داشتيم! همان ريمل هاي آويخته از گونه ، همان خميازه ي كش دار و مضحك، همان دهان نشسته و مزد اولين بوسه . چقدر دلم هوس خود واقعيتان را كرده بود، زمانيكه شما چشمكي حوالي خط چشم هاي گربه ايت نشانده بودي تا… بیشتر »
نظر دهید »