قرار است برايت مهمان بيايد . دقيق نگفته است چه موقع پايش را مي گذارد به خانه ات. اما مي داني كه امروز خواهد آمد.

از روز قبل آماده شده اي . تمام خانه را تميز و مرتب كرده اي ، خريدهايت را انجام داده اي و…

اين وقتها در تمام طول روز خود و خانه ات را آراسته نگه مي داري چرا كه هر لحظه ممكن است مهمانت از راه برسد.

تصور كردن مرگ و روز رستاخيز نيز همين گونه است. انگار كه فرشته اي آمده پيشت . روبه رويت نشسته و به چشمانت خيره شده و آرام در گوشت مي گويد:

(به زودي نوبت تو مي رسه ،آماده اي؟)

به اين فكر مي كني كه وقتي آدمها فكر رفتن در سر داشته باشند نوع زندگي شان انگار عوض مي شود،رفتارهايشان ،حرفهايشان، توجه شان به ديگران ،توجه شان به خدا و…همه و همه تغيير مي كند.

چشمانت را مي بندي و زندگي ات را تصور مي كني در حالي كه هر لحظه به رستاخيز و قيامت فكر مي كني.

سختي اش را تصور مي كني پاها و دستهايت حركت مي كنند به سمت انجام دادن كارهاي خوب. اين رمزو راز ترس از آخرت است .

ترس از آخرتي كه تو را به حركت در نياورد براي نزديك تر شدن به خدا ،ترس نيست كه توهمي است از نوع غفلت.

جاده ساخته اند و راه و بزرگراه.هر كدامشان از سمتي شروع مي شود وبه مقصدي مي رسد.برخي خاكي هستند و برخي ديگر آسفالت،آسفالتها نيز برخي مرغوب و خوب و عالي و برخي استفاده شده و قديمي.راه است ديگر قرار است منتهي شود به مقصدي.

براي مسافر هر چه مقصد خواستني تر باشد جاده بي اهميت تر است.

مثلا فردي كه از جنوب كشور راه مشهد پيش مي گيرد،و فردي كه از شمال در راه مشهد است،با فردي كه از مركز ايران قصد كرده تا به زيارت امام هشتم برود،هر كدام ازيك راهي عبور مي كنند. راههايي كه انتهاي همه شان يك نقطه است.

مشهد

حالا مني كه مادرم بيمار است و دست به دعا هستم ،با اويي كه مشكل ازدواج دارد و دستانش به آسمان است ،با فقيري كه مشكلات مالي امانش را بريده ،همگي مسيرهايمان را با دستهاي رو به آسمان و زمزه هاي يارب ! طي ميكنيم تا يك جا.

هرچند مسيرهايمان فرق دارد اما دعاهاي همه مان مقصدشان يك جاست.

خدا

و فقط اوست كه صلاحيت برآورده كردن حاجت ها و استجاب دعاهايمان را دارد.

                                                                 مستجيب الدعا

بعضي اجناس تقلبي اند و فقط مشابه اصلي شان هستند. حتما در بازار ،بارها و بارها به اين اجناس برخورد كرده اي، نشان همان نشان است ظاهر نيز همان ظاهر،اما يكي تقلبي است و ديگري واقعي و اصل ، چقدر بد مي شود اگر اين اجناس خصوصا اگر خوراكي باشند ، راه پيدا كنند به زندگي ان سان ها، بيماري پشت بيماري است كه شهر را پر مي كند.

امروز جهان پر شده از غذاهاي تقلبي روح !

چيزهايي كه به اسم دين به خورد مردم شرق و غرب مي رود و بيماري روحي است كه روزگار مارا پر كرده.

لازم است كسي باشد كه همه اين اجناس تقلبي و فاسد را جمع كند. دستي لازم است كه حق شناس باشد كه انگشت اشاره اش را سمت حق بگيرد و آن را به همه نشان بدهد. كسي نياز است كه خودش معيار باشد براي حق و حقيقت.

من و تو امامان اوست . در دوره اي هستيم كه حجت خدا اوست و چه افتخاري لذت بخش تر از اينكه خدا مارا بگذارد در صفحات تقويمي كه آمدن او را درونش دارد.واقعا منتظر آمدنش هستيم!؟ همان كسي كه رسول خدا (ص) در سالهاي دور او را به همه معرفي كرده است.

ظلم ظالمان و حاكمان هميشه بوده،خيلي ها سر همين ،دين را كنار مي گذارند.

چه كسي بالاتر از علي،به او هم ،ظلم مي شود.

اما يك دغدغه دارد:

دينش باقي مي ماند يا نه؟

دنيا تمام مي شود با همه ي بندو بساطش ،مقابل خدا مي روي با همه ي دينداري ات.

بر باد نرود….

خدا قوت تشخيص حق از باطل ،خوبي از بدي ،خير از شر را از همان ابتدا در فطرت ها گذاشته است.

آدمها خودشان شر را ،بدي را،باطل را انتخاب مي كنند.

چون دستشان در دست امامشان نيست،چون گوششان به حرف امامشان نيست.عقل شان بر جهالت و ناداني شان غلبه ندارد.

يك كلام!

چون دنيا همه چيزشان شده است وبرايشان سخت است از لذت كوتاه خواب و خوراك و منصب و شهوت بگذرند،از امامشان مي گذرند.

اما غافلند كه…

لذتشان زود تمام مي شود.

لذت زود گذر جاهلان درد دارد….

امام درمان دردهاست براي عاقلان.

از او بخواه

تو صداي او را نمي شنوي ، اما او صداي تو را مي شنود

تو او را نمي بيني، اما او تو را مي بيند

هر چه مي خواهي از او بخواه

فقط كافي است ايمان داشته باشي همين.

زير گنبد زينب كبري اگر رفتيد

روضه كه گرفتيد براي زينب،

براي فرج مولايمان هم دعا كنيد.

كه گفته اند : كليد فرج ،در ياد دختر علي (ع) است.

بيت المال اموال مردم است به امانت نزد مسئولان.

بيت الحال نيست،!حالا كه دست توست هر چه مي خواهي برداروببر…

دزد هستي،نه مسئول.دزدي كه مسئوليت گرفته!

مثل علي (ع) مسئول بودن سخت نيست!

معرفت و عشق مي خواهد و عقلي كه خدا داده.بايد استفاده اش كني.

بي معرفتها و بي بندوبارها و جاهل ها هم كه در دنيا زيادند،احمق هاي طرفدارشان هم زيادتر.

به پولي،به تبليغي،به شهرتي،به لذتي،سواربر بي عقلي وبي فكري مردم مي شوند و خودشان را بدبخت مي كنند،مردم همراهشان را بدبخت تر.

مثل علي (ع) باش.

آرامش دو دنيا نوش جانت.

كريم هر آنچه بيارد به دست مي بخشد

هرآنچه بود و هرآنچه هست مي بخشد

گمان مبر كه حسن بي ضريح و بي حرم است

كريم آل عبا هرچه هست مي بخشد