ریا
نمی دانم تا به حال با اشخاص ریا کار رو به رو شده اید یا نه؟ افرادی که ظاهر و باطنشان مغایر یکدیگر است . امام خمینی(رحمه الله علیه) خطاب به این افراد می فرمایند:
«شما خيال نكنيد تا آخر عمر بتوانيد با رياكارى كارتان را درست كنيد كه بيخود من همه كارها را مىكنم ولى مى روم آنجا با ريا! نمى توانيد. بالاخره كشف مى شود فساد. خوب، فرض كنيد توانستيد؛ چند سال عمر مىكنيد؟ چند سال با ريا و تزوير و با خدعه و با فحشِ به مردم زندگى مى كنيد؟ صد و بيست سال؟ و حال اينكه صد و بيست ساله در بين ما نيست! در بين مردم هم خيلى خيلى كم اند- حالا ما فرض مى كنيم صد و بيست سال؛ شما صد و بيست سال با خدعه و فريب توانستيد يك زندگى [داشته باشيد]؛ چه زندگى اى؟ چه زندگى اى؟ يك زندگى طلبگى! يك زندگى مبتذل! ما فرض مى كنيم يك زندگى مثل هارون الرشيد- اين طور فرض مى كنيم كه- يك زندگىاى شما صد و بيست سال عمر مى كنيد و يك زندگى اى پيدا مى كنيد مثل هارون الرشيد! صد و بيست سال در مقابل غير متناهى چه نسبتى دارد؟ بَعدش غير متناهى معذبيد!»
صحيفه امام،روح الله موسوی خمینی، ج2 ،25
مسلّط شدن بر خشم
امام علی (علیه السلام):
أعدى عدو للمرء غضبه و شهوته، فمن ملكهما علت درجته، و بلغ غايته
دشمن ترين دشمن آدمى، خشم و شهوت اوست. پس هر كه بر اين دو مسلّط شود، درجه اش بالا رود و به هدفش برسد
ميزان الحكمة، محمدی ريشهری، ج 3، ص2266
تلاوت کنندگان حقیقی قرآن
تلاوت کنندگان آیات الهی را می توان به چند دسته تقسیم نمود:
1. اصرار کنندگان بر ادای الفاظ و حروف از مخرج
این افراد دائماً به فکر وقف، وصل، مد و… می باشند و اهمیتی به معنا و محتوای آن نمی دهند این ها عالم بی عمل هستند.
قرآن درباره ی این افراد می فرماید:
« كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا »[1]
2.دقت کنندگان در معانی ظاهری قرآن
این افراد از علوم حقیقی و ملکوتی آن بی خبر هستند و به آنچه می خوانند عمل نمی کنند. این افراد نیز مشمول آیه فوق می گردند.
3.تلاوت کنندگان حقیقت قرآن
این اشخاص مؤمنانی هستند که قرآن را به عنوان کتاب وحی آسمانی و توأم با نوری که خداوند با آن فرستاده تلاوت می کنند این افراد مطیع و فرمانبردار حقیقت قرآن هستند لذا هرگاه قرآن می خوانند روح تازه ای در وجودشان دمیده می شود اینان اطاعت کنندگان ائمه اطهار (علیه السلام) هستند.[2]
«كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ … »[3]
1. آیه 5 سوره جمعه
2.عباس استاد آقایی، اسرار آفرینش اهل بیت (علیه السلام)، ص 100و101
3.. آیه 29 سوره ص
رابطه بی پیراگی در عبادت و مصلحت
روش زنده نگه داشتن امر اهل بیت(علیه السلام)
امام رضا (علیه السلام) می فرمایند:
رَحِمَ اللّه ُ عَبدا أحيا أمرَنا ! فَقُلتُ لَهُ : فَكَيفَ يُحيي أمرَكُم ؟ قالَ : يَتَعَلَّمُ عُلومَنا و يُعَلِّمُهَا النّاسَ ؛ فَإِنَّ النّاسَ لَو عَلِموا مَحاسِنَ كَلامِنا لاَتَّبَعونا .[1]
خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده بدارد. راوی پرسید: چگونه امر شما را زنده کند؟ آن حضرت فرمود: علوم ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد چرا که مردم اگر زیبایی هایی های کلام ما را بدانند از ما پیروی می کنند.
1.ميزان الحكمه ، محمد محمدی ری شهری، ج2 ،ص24
کتاب و کتابخوانی
سلام دوستان عزیز
اوقاتتون به کام
با معرفی یکی دیگر از کتاب های موجود در کتابخانه مؤسسه آموزش عالی امام جعفر صادق(علیه السلام) در خدمت شما هستیم امیدوارم بتوانید با خواندن این کتاب بهره کافی را ببرید.
نام کتاب : اسرار آفرینش اهل بیت (علیهم السلام)
نویسنده: عباس استاد آقایی
ما را به جز خیالت، فکری دگر نباشد
ما را به جز خیالت، فکری دگر نباشد
در هیچ سر خیالی، زین خوبتر نباشد
کی شبروان کویت آرند ره به سویت
عکسی ز شمع رویت، تا راهبر نباشد
ما با خیال رویت، منزل در آب و دیده
کردیم تا کسی را، بر ما گذر نباشد
هرگز بدین طراوت، سرو و چمن نروید
هرگز بدین حلاوت، قند و شکر نباشد
در کوی عشق باشد، جان را خطر اگر چه
جایی که عشق باشد، جان را خطر نباشد
گر با تو بر سرو زر، دارد کسی نزاعی
من ترک سر بگویم، تا دردسر نباشد
دانم که آه ما را، باشد بسی اثرها
لیکن چه سود وقتی، کز ما اثر نباشد؟
در خلوتی که عاشق، بیند جمال جانان
باید که در میانه، غیر از نظر نباشد
چشمت به غمزه هر دم، خون هزار عاشق
ریزد چنانکه قطعاً کس را خبر نباشد
از چشم خود ندارد، سلمان طمع که چشمش
آبی زند بر آتش، کان بیجگر نباشد[1]
1. شعر از: سید حسین موسوی
انقلاب را به حال خود رها نکنید
ورود امام خمینی(رحمه الله علیه) به ایران
از اوج بروج حق سردار قیام آمد
بر شوق سماع جان، انوار امام آمد
طاغوت نگونسر شد با خاک برابر شد
شمشیر اناالحق چون بیرون ز نیام آمد
دهه فجر مبارک
توجه به شایعات
یکی از رذایل اخلاقی که دامن گیر جامعه اسلامی شده است، توجه به شایعات و بی اعتنایی به کسی است که به او بهتانی زده می شود؛ بدین ترتیب که سخن شنیده می شود، دادگاهی در اذهان بدون حضور متهم تشکیل می گردد، خداوند، مرگ و قیامت در آن لحظه فراموش می گردند، حکم صادر و متهم به اشدّ مجازات محکوم و در زندان نگاه های مردم اسیر می گردد.
و این جاست که شیطان با خنده های مهیبش جولان می دهد…
کاش می شد عوض می شدیم، کاش می شد حرفها را بدون تحقیق باور نمی کردیم، کاش می شد به متهم اجازه دفاع می دادیم و ای کاش می شد…
امیر المؤمنین (علیه السلام) فرمود:
«لبعض إن الله تبارك وتعالى إذا برز لخلقه أقسم قسما على نفسه فقال وعزتي وجلالي لا يجوزني ظلم ظالم ولو كف بكف ولو مسحة بكف»[1]
خداوند متعال می فرماید: به عزت و جلالم سوگند، از ستم هیچ ستمگری نخواهم گذشت، گرچه به اندازه ی دست بر زدنی یا فشار دادن دستی از روی ستم باشد.
1.مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ،علامه مجلسی، ج 11 ،ص 322