نزدیکی به شیطان به جای نزدیکی به خدا
ادامه داستان
برای این ارتباط گیری باید شرایط خاصی رعایت می شد؟
بله، اصول خاصی برای پاکسازی منزلی که در آن ارتباط گرفته می شود داده می شد که به قول خودشان مکان و محل زندگی ما را از موجودات ارگانیک پاک کنند. مثلا آن چیزی که برای خود من اتفاق افتاد این بود کهمن در کتابخانه شخصی ام کتابی به اسم معجزات آیت الکرسی داشتم با تاکید گفتند که این کتاب را جمع کنم زیرا خیلی آلودگی جذب می کند و باعث می شود که جن و روح دور کتاب آیت الکرسی جمع شوند! همچنین تاکید داشتند که که تابلوی “و ان یکاد…"، “آیت الکرسی"، “چهار قل” و… نباید در منزل باشد مفاتیح هم به دلیل وجود دعاهای مختلف که از نظر اینها مشکل دار بود باید از منزل بیرون گذاشته می شد زیرا در مفاتیح آیات قران به صورت جدا به کاربرده شده و این گناه است.
به ما گفتند تا ترم 7 یا 8 که حلقه نماز به شما داده شود، نماز نخوانید
* دلیلی برای این اقدامات خود ذکر نمی کردند؟ اصولا نظرشان در مورد اعتقادات دینی چگونه بود؟
دلیل این که گفته می شد «و ان یکاد» یا «چهار قل» نباید به دیوار وصل بشود، را اینطور توجیه می کردند که آیات قرآن نباید به صورت جداگانه استفاده شود و این جور استفاده شدن از آیات قرآن نوعی استفاده کاربردی از قرآن و درواقع گناه است؛ کم کم اعتقادات را زیر سوال می بردند و با این روش تشخیص حق از باطل خیلی سخت بود.
از خدا و بهشت و جهنم صحبت می کنند و آیات قرآن را به نفع خود تفسیر می کنند؛ چون ما در زمینه های دینی تحصیل نکردیم نمی توانیم تشخیص دهیم که این تفسیرها درست است یا نه. کم کم طرف را می ترساندند؛ بعد می گفتند که نماز 9 حلقه دارد و حلقه نماز برای ترم های 7 یا 8 تدریس می شود.
من چون به هم ریختگی ام خیلی شدید بود و به زور و اصرار به کلاس ها می رفتم فقط تا ترم چهار به کلاس ها رفتم؛ به ما گفتند تا ترم 7 یا 8 که حلقه نماز به شما داده شود، نماز نخوانید؛ گفته شد که اگر ابتدا حلقه نماز(حلقه صلاة) به شما داده شود و شما نماز بخوانید این اتفاق که بعضی وقت ها که نماز می خوانید فکرتان به اطراف پرت می شود و در حقیقت این پرت شدن حواس همان حمله غیر ارگانیکها است، برایتان پیش نمی آید.
* ممکن است قدری در مورد این “حلقه” که نام بردید توضیح دهید؟
تعداد حلقه ها زیاد است؛ هر دورهای چند حلقه و چند ترم دارد. هر ترم دو سه حلقه دارد: اسکن دوگانگی؛ همبازی کیهانی؛ همبازی کالبدی و چیزهایی که غریب است و مبهم و چیزهایی که از خودشان در آورده اند؛ چیزی که مفهوم نیست؛ در این کلاسها افرادی با تحصیلات بالا حضور داشتند؛ مثلا خانمی که دکترای مهندسی مواد داشت یا آقایی که مهندسی عمران داشت ولی هیچ سوالی در در ذهنشان ایجاد نمی شد و فقط به عنوان یک سرسپرده هر چیزی که استاد یا مستر میگفت را به صورت کورکورانه قبول می کردند.