خانه تکانی
خونه تکونی
تمیز کاری
خدا قوت
روز درخت کاری
انکه درخت بکارد که میوه ای بدهد خداوند به تعداد میوه های ان به او ثواب می دهد
وسایل الشیعه، ج 13ص 360
درخت مهدویت
بیایید درخت مهدویت را در دلها بکاریم پای ان درخت دعای فرج ابیاری کنیم تا درخت ظهور به ثمر برسد
روز درخت کاری
ثواب به اندازه میوه های درخت1 هر کسی درختی بکارد و درخت میوه دهد خداوند به اندازه میوه های آن درخت به او ثواب دهد
*رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم*
روز درخت کاری
امام صادق علیه السلام زراعت کنید به خدا قسم، کاری پاک تر و حلال تر از آن نیست
داستان کوتاه
ادب خواجه نصیرالدین طوسی در برابر امام موسی کاظم (علیه السلام)
یکی از علما و حکما و فیلسوفان و محقق شیعه، محمد بن حسن، معروف به خواجه نصیرالدین طوسی است که در ۱۱ جمادی الاولی سال ۵۹۷ هجری قمری در طوس متولد شد و به سال ۶۷۲ ذی الحجه در سن ۷۵ سالگی در بغداد وفات کرد.
هنگام وفات خواجه نصیرالدین طوسی به او گفتند اجازه بده جنازه تو را به نجف اشرف ببریم و آنجا دفن کنیم.
در پاسخ گفت من از امام کاظم (علیه السلام) خجالت می کشم که وصیت کنم جنازه ام را از کاظمین بیرون ببرند.
شاگردان او اصرار می کنند تا آیه یا حداقل بیتی از اشعارشان را روی سنگ قبر بنویسند تا آیندگان صاحب قبر را بشناسند، اما خواجه نصیر می فرماید تنها اسم مرا روی سنگ قبر بنویسد، زیرا وقتی قبر من در جوار این دو امام است، شایسته نیست جمله ای مبنی بر بزرگداشت من روی قبر نوشته شود.
اگر هم خواستید چیزی بنویسید، این آیه از قرآن کریم باشد:
“و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید”
(مربوط به حکایت اصحاب کهف و سگ آنها است که در دم غار نشسته است، گويى نگهبانى آنان را به عهده داشت)
با آن همه عظمت و آن همه خدمات علمی و فرهنگی به عالم تشیع میگوید:
«من همچون سگ اصحاب کهف در آستانه مزار ائمه در شهر کاظمین زانو زده ام»
منابع:
1. سوره کهف، آیه 17
2. داستان دوستان، محمد محمدی اشتهاردی
3. دلشدگان: شرح حال و کرامات اولیای الهی، محمد لک علی آبادی، صفحه150
زندگی نامه شیخ صدوق
شیخ صدوق در حدود سال ۳۰۶ در قم متولد شد. تولدش با آغاز نیابت حسین بن روح سومین نائب خاص حجت بن حسن همزمان بودهاست.
پدر شیخ صدوق علی بن حسین بن موسی بن بابویه، از فقهای بزرگ شیعه و در زمان حسن عسگری و حجت بن حسن میزیسته و مورد احترام آن امامان بودهاست. (هر دو پدر و پسر معروف به ابن بابویه و صدوقین هستند)
فعالیت های دهه فجر
نشست بصیرتی - سیاسی باحضور طلاب بسیجی و سخنرانی سرکار خانم اشرفی استاد حوزه در پایگاه حضرت خدیجه«سلام الله علیها» برگزار گردید.
خانم اشرفی در این نشست به شاخصه های انقلابیگری اشاره نمودند.
ایشان در ادامه بیان داشتند: امنیت و آرامشی که در سایه انقلاب اسلامی نصیب مومنین گردیده در راس نعمتها و زمینه ی توسعه در رزق و اقتصاد جامعه انقلابی می باشد.
ایشان در پایان گفتند:فقراقتصادی وناامنی اجتماعی بعد از برپایی انقلاب اسلامی از نشانه های بی اعتنایی جامعه انقلابی به اصول دینی است.
ورود امام خمینی(رحمه الله علیه) به ایران
از اوج بروج حق سردار قیام آمد
بر شوق سماع جان، انوار امام آمد
طاغوت نگونسر شد با خاک برابر شد
شمشیر اناالحق چون بیرون ز نیام آمد
دهه فجر مبارک
سالروز حماسه ی افتخارآفرین مردم آمل
در بهمن ماه سال ۱۳۶۰ منافقین سنگ دل، با جذب افراد فریب خورده و تجمع در جنگل ها با گروه کمتر از صد نفری به شهر آمل حمله بردند.
هدف از این حمله، تصرف شهر به عنوان یکی از شهر های استراتژیک شمالی بود. با تصرف این شهر کنترل یکی از راه های مواصلاتی مهم تهران به شمال کشور قطع می شد و تحت کنترل منافقین قرار می گرفت.
تصور واهی اتحادیه بر این بود که به خاطر وضعیّت اجتماعی منطقه آمل و بافت دهقانی جمعیّتِ اطراف آن، در صورت حمله به شهر، مقاومت پراکنده نیروهای انقلاب به سرعت سرکوب میشود.
و در مراحل بعدی پس از قطع خطوط ارتباطی و تقویت نیروهای مخالف داخل شهر، دیگر مناطق مازندران به تصرف نیروهای اتحادیه درآمده و پس از آن آحاد مردم در یک زنجیره متشکل در سراسر ایران به پا میخیزند و رژیم جمهوری اسلامی را ساقط میکنند.
و امّا روز ششم:
صبح روز ششم بهمن ماه، یک روز سرد زمستانی فرا رسید. طبق برنامه ریزی صورت گرفته، منافقین ابتدا به مراکز حساس نظامی و تصمیم گیری نظیر سپاه، کمیته انقلاب اسلامی (نیروی انتظامی فعلی)، ژاندارمری، فرمانداری، بخشداری و بنیاد شهید حمله کردند و این مراکز را تا روشن شدن صبح و آغاز به کار ادارات به تصرف خود در آوردند. بعضی از مناطق مهم شهر مثل دوازده پله، پلیس راه و سبزه میدان نیز در کنترل آن ها در آمد.
امّا ملّت شجاع و انقلابی آمل و روستاهای اطراف از قضیه مطلع شدند، از خانه ها بیرون آمدند و نبرد مسلّحانه و غیر مسلّحانه خود را با ایشان شروع کردند.
همه ی شهر حالت تعطیلی و وضعیّت نظامی به خود گرفته بود. درگیری میان نیروهای مردمی و منافقین در زمان ظهر به اوج خود رسید و تعداد زیادی از نیروها به شهادت رسیدند.
خیلی از زن ها نیز در کنار مردان در این حماسه نقش آفرینی کردند و یک شهید نیز تقدیم نمودند. درگیری تا غروب همان روز ادامه داشت و نیروهای مردمی یکی پس از دیگری مراکز حسّاس شهر را که به تصرف منافقین درآمده بود، پس گرفتند و شهر در کنترل کامل ملت قرار گرفت.[1]
1.http://www.mefda.ir