در مان ریزش مو
]
درمان ریزش موی زنان : طول درمان ۱۲۰ روز
الف ) روغن مالی ملاج سر با روغن سیاه دانه یا روغن بادام تلخ .
ب ) استشمام عطر شبانگاه
ج ) شانه کشیدن روزانه با برس چوبی روزی یک مرتبه .
د ) پیاده روی روی سنگلاخ روزی نیم ساعت .
ه ) ترک یا کاهش جدی سردیها مخصوصا شبها.
و ) بادام درختی روزی ۱۴ عدد (فسنجان بادام هفته ای ۲ الی ۳ بار)
دکترخیراندیش
شعر نو
برای حضرت زهرا س
رونقی داشت ، خانه ام با تو
که همان هم به بستر افتاده
غصه ی جانگداز تو بانو
با دل حیدرت در افتاده
یار نُه ساله ام ، بمان با من
تو جوانی هنوز ، رفتن نه !
رحم کن بر دل پر از داغم
حرف رفتن نزن تو با من ، نه !
یار نُه ساله ام ! بمیرم که
تو نداری توانِ یک ناله
سن و سال تو دست خورده شده
شده ای مثل یک نود ساله
سن و سالت به قامتت نخورَد
و به این لرزش تمام تنت
تو نفس می کشی و می میمرم
بهر خونهای روی پیرهنت
مادر بچه های دلخونم !
بچه هایت عجیب دلگیرند
آخرش هم کنار بستر تو
بهر درد تن تو می میرند
دخترت را ببین کنار خودت
دارد امن یجیب می خواند
زیر لب بر خودش دهد امّید
“ماندنش حتمی است ، می ماند”
نا امیدش نکن ، امید من !
پس بمان در کنار دخترمان
زندگی را دوباره می سازیم
با تمام امید و باورمان
شاعر:
رضا_قاسمی
________________________________
داستان از خواجه نصیر
ناامیدی، خردمندان را هم به زمین می زند
خواجه نصیرالدین طوسی، پس از مدت ها وارد زادگاه خویش طوس شد.
سراغ دوست دانای دوران کودکی خویش را گرفت.
مردم گفتند او حکیم شهر ماست، اما یک سال است تنها نفس سرد از سینه اش بیرون می آید و ناامیدی در وجودش رخنه نموده است.
خواجه به دیدار دوست گوشه نشین خویش رفت و دید آری، او تمام پنجره های امید به آینده را در وجود خویش بسته است.
به دوست خویش گفت تو دانا و حکیمی، اما نه به آن میزان که خود را از دردسر ناامیدی برهانی.
دوستش گفت دیگر هیچ شعله امیدی نمی تواند وجودم را در این جهان رو به نیستی گرما بخشد.
خواجه گفت اتفاقا هست.
دستش را گرفت و گفت می خواهم قاضی نیشابور باشی و می دانم از تو کسی بهتر نخواهم یافت.
می گویند یک سال پس از آن، عده ای از بزرگان طوس به دیدار قاضی نیشابور رفتند و با تعجب دیدند هر داستانی بر زبان قاضی می آید امیدوارانه و دلگرم کننده بود
بمناسبت روز مهندس
معیار
یک مهندس روسی، تعدادی کارگر ایرانی را برای کار استخدام کرده بود.
کارگران بنا به وظیفه شرعی، وقت اذان که می شد، برای خواندن نماز دست از کار می کشیدند.
یک روز مهندس به آنان اخطار کرد که اگر هنگام کار نماز بخوانند، آخر ماه از حقوقشان کسر می شود.
کسانی که ایمانی ضعیف و سست داشتند، از ترس کم شدن حقوقشان، نماز را به آخر وقت می گذاردند اما عده ای بدون ترس از کم شدن حقوقشان، هم چنان در اول وقت، نماز ظهر و عصرشان را می خواندند.
آخر ماه، مهندس به کارگرانی که هم چنان نمازشان را اول وقت خوانده بودند، بیشتر از حقوق عادی ماهیانه پرداخت کرد.
کسانی که نماز خود را به بعد از کار گذاشته بودند، به مهندس اعتراض کردند که چرا حقوق آن کارگرها را بر خلاف انتظارشان زیاد داده است!؟
مهندس می گوید اهميت دادن این کارگرها به نماز و صرف نظر کردن از کسر حقوق، نشانگر آن است که ایمانشان بیشتر از شماست و این قبیل آدم ها هرگز در کار خیانت نمی کنند، هم چنان که به نماز خود خیانت نکردند
داستان کوتاه
ادب خواجه نصیرالدین طوسی در برابر امام موسی کاظم (علیه السلام)
یکی از علما و حکما و فیلسوفان و محقق شیعه، محمد بن حسن، معروف به خواجه نصیرالدین طوسی است که در ۱۱ جمادی الاولی سال ۵۹۷ هجری قمری در طوس متولد شد و به سال ۶۷۲ ذی الحجه در سن ۷۵ سالگی در بغداد وفات کرد.
هنگام وفات خواجه نصیرالدین طوسی به او گفتند اجازه بده جنازه تو را به نجف اشرف ببریم و آنجا دفن کنیم.
در پاسخ گفت من از امام کاظم (علیه السلام) خجالت می کشم که وصیت کنم جنازه ام را از کاظمین بیرون ببرند.
شاگردان او اصرار می کنند تا آیه یا حداقل بیتی از اشعارشان را روی سنگ قبر بنویسند تا آیندگان صاحب قبر را بشناسند، اما خواجه نصیر می فرماید تنها اسم مرا روی سنگ قبر بنویسد، زیرا وقتی قبر من در جوار این دو امام است، شایسته نیست جمله ای مبنی بر بزرگداشت من روی قبر نوشته شود.
اگر هم خواستید چیزی بنویسید، این آیه از قرآن کریم باشد:
“و کلبهم باسط ذراعیه بالوصید”
(مربوط به حکایت اصحاب کهف و سگ آنها است که در دم غار نشسته است، گويى نگهبانى آنان را به عهده داشت)
با آن همه عظمت و آن همه خدمات علمی و فرهنگی به عالم تشیع میگوید:
«من همچون سگ اصحاب کهف در آستانه مزار ائمه در شهر کاظمین زانو زده ام»
منابع:
1. سوره کهف، آیه 17
2. داستان دوستان، محمد محمدی اشتهاردی
3. دلشدگان: شرح حال و کرامات اولیای الهی، محمد لک علی آبادی، صفحه150
هوش کودکان
بچه ها هوش خود را از چه کسی به ارث می برند؟
بنابر نتایج به دست آمده از آخرین تحقیقات انجام شده، این مادران هستند که میزان هوش بچه ها را تعیین می کنند.
یاد گذشتگان
پنجشنبہها
چہ خوشحال مےشوند
عزیزانی که
دستشان از دنیا کوتاه است
و منتظر قلب پرمهرتان هستند
چیز زیادے نمےخواهند
یک فاتحه و صلوات
حالشان راخوب مےکند
دوست
در زندگی دنبال کسانی حرکت کنید که
هر چه به جنبه های خصوصی تر زندگی ایشان نزدیک شوید
تجلی ایمان را بیشتر می بینید.
شهید بهشتی
حقوق
کوله بار گناه
کوله بار گناهانم بر دوشم سنگینی میکرد…
ندا آمد بر در خانه ام بیا، آنقدر بر در بکوب تا در به رویت وا کنم…
وقتی بر در خانه اش رسیدم
هر چه گشتم در بسته ای ندیدم!!
هر چه بود باز بود…
گفتم: خدایا بر کدامین در بکوبم؟؟؟؟
ندا آمد: این را گفتم که بیایی…
وگرنه من هیچوقت درهای رحمتم را به روی تو نبسته بودم!
کوله بارم بر زمین افتاد و پیشانیم بر خاک…
“مهربان خدایم دوستت دارم"..ُ